واکسن هیجده ماهگی دخترم ............
دختر نازم از آنجاییکه همیشه برای واکسنات دلهره داشتم هر بار به نوعی قسمت نشده به موقع ودرست سر وقتش واکسنت رو بزنیم ...دفعه قبل به علت سرماخوردگیت کمی با تاخیر انجام شد اینبار هم هفته قبل بردمت مرکز بهداشت ساعت یازده بود درسته که قبلا گفته بودن تا ساعت 9 باید بیایین ولی چون شما تو خواب ناااز بودی دلم نیومد بیدارت کنم .ساعت 10 بیدار شدی و من هم حتی صبحونتم دادم بعد رفتیم متاسفانه خانمه گفت دیر اومدین وخلاصه موند واسه این هفته یعنی 23 بهمن ماه ............هفته قبل با مامان جونی رفته بودیم ... این هفته ساعت 8 بیدار شدم شمارو هم با شعر وقصه از خواب بیدار کردم همون شعر همیشگی که دوست داری این شعر ............پیشی پیشی م...
نویسنده :
مامانی
15:19